ابراهیم مختاری در جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی «برگ جان» گفت: خیلی از مفاهیم فرهنگی ما که ماندگار شدند، در قالب داستان درآمدند که توانستند در زمان گذر کنند و به ما برسند.
جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی «برگ جان» Leaf of Life که هم اکنون در گروه سینماهای «هنر و تجربه» در کشور روی پرده است؛ با حضور ابراهیم مختاری کارگردان آن و مجید گرجیان مدیر فیلمبرداری این فیلم و با اجرای دکتر علی آذری، با حمایت گالری «سروناز» در پردیس سینمایی گلستان شیراز برگزار شد.
ابراهیم مختاری بخش مهمی از تاریخ سینمای مستند ایران هستند
علی آذری جلسه را با صحبت درباره کارنامه هنری ابراهیم مختاری آغاز کرد: ابراهیم مختاری از سال ۵۴ مستندسازی میکنند و بخش مهمی از تاریخ سینمای مستند ایران هستند و فیلمهای «چابک سوار»، «سبزوار»، «خاویار»، «نان بلوچی»، «اجارهنشینی»، «یک سفر صیادی»، «زعفران»، «مکرمه»، «خاطرات رؤیاها»، «زینت» و «یک روز به خصوص» بخشی از کارنامه مستندسازی ایشان است که دو فیلم آخر از جمله فیلمهای بینظیر ایشان مورد علاقه من هستند.
وی همچنین گفت: بعد از ساخت مستند «زعفران» در سال ۶۹، دوباره مستندساز تصمیم میگیرد که با الهام از شخصیتها، موقعیت و مکان، روایت خود را از وقایعی که با شخصیت آن مستند داشت در فضای داستانی به تصویر بکشد که شاید این کار در تاریخ سینمای بینظیر باشد.
آذری در ادامه از ابراهیم مختاری خواست که در مورد مستند «زعفران» و شخصیت نورالله رمضانی در آن مستند صحبت کند و این که آیا هر دو فیلم در بجستان فیلمبرداری شده است.
مسائلی که بر روی دوشم سنگینی میکرد
ابراهیم مختاری صحبتهای خود را اینگونه آغاز کرد: من قبلا کار مشابهی را با فیلم «زینت» انجام داده بودم اما برعکس «زعفران». آنجا ابتدا فیلم سینمایی آن را در سال ۷۲ و سپس مستند آن را در سال ۷۹ ساختم. صحنههایی از مستند «زعفران» در تیتراژ انتهای «برگ جان» از نورالله رمضانی گذاشته شده، مثل شخمزدن یا پیازپاشی که این کار، صحنههایی از فیلم را که ندیدید کامل میکند. در پشت صحنه مستند «زعفران» مسائلی اتفاق افتاد که در خاطرم باقی ماند و روی دوش من سنگینی میکرد و احساس میکردم باید آن را به شکل داستان، به اهلش برسانم.
فردوسی با داستانهای جذابش توانست مفاهیم فرهنگی را به ما منتقل کند
وی افزود: خیلی از مفاهیم فرهنگی ما که ماندگار شدند، در قالب داستان درآمدند که توانستند در زمان گذر کنند و به ما برسند. فردوسی با داستانهای جذاب و گیرایش توانست مفاهیم فرهنگی را به ما منتقل کند. من هم با توان اندکم فکر کردم اگر بتوانم آن چیزی را که کشف کرده بودم، به شکل داستان در بیاورم، شاید امکان انتقال آن به تماشاگر و اهلش صورت بگیرد.
آذری در ادامه در مورد اختلاف نظر احتمالی بین ابراهیم مختاری و نورالله در طول ساخت فیلم پرسید و این که آیا نورالله رمضانی شخصیتی شبیه آقا رحیم با بازی سعید پورصمیمی داشته است و همین طور این مساله شخصیت آقا رحیم انگار دارد به کارگردان با بازی مهدی احمدی درس زندگی میدهد و به او نوع تازهای از نگاه کردن را یاد میدهد.
مختاری در این مورد گفت: مساله این است که او قصد ندارد به کسی درس زندگی بدهد. آنها دو شخصیت با دو دنیای متفاوتند که با هم دمخور میشوند. پیمان،کارگردان در این فیلم، این سعادت را دارد که دنیای رحیم را کشف کند و شاید اگر شخص دیگری به جای پیمان بود، چیزی درنمییافت.
بعد از مدتها در یک فیلم، نور و رنگ را حس کردم
علی آذری در مورد فیلمبرداری «برگ جان» گفت: بعد از مدتها در یک فیلم، نور و رنگ را حس کردم و محیط فیلمبرداری به دور از فضاهای دود گرفته و بسته بود. به نظر میرسد که فیلمبردار تلاش کرده نه یک نگاه کاملا زیباشناسانه و پرترهای داشته باشد، اما دارد در خدمت داستان پیش میرود.
مجید گرجیان، مدیر فیلمبرداری «برگ جان» در این باره گفت: این فیلم با دو دوربین روایت میشود که بخشی از آن دوربین «زعفران» است که در این فیلم بازسازی میشود. یکی از چالشهای فیلم، بازسازی فضاهای فیلم «زعفران» به خاطر فصل و زمانبندی کشت در بجستان بود. بخش مهم این چالش قرارگرفتن صحنههای آن مستند در کنار قصه درام «برگ جان» بود به شکلی که هر دو بخش طوری در کنار هم قرار بگیرند که از هم بیرون نزنند.
وی همچنین گفت: باید یک سری از پلانها را صبح و یک سری را عصر فیلمبرداری میکردیم که این مساله پیشنهاد من بود و تا حدی روند تولید را سخت میکرد. اما من مطمئن بودم که خوب در میآید و خوشبختانه آقای مختاری پذیرفتند. رنگ فیلم همانی بود که از ابتدا در نظر گرفته بودیم و در پائیز که فیلمبرداری میکردیم، زمان نور کم بود که این مساله فیلمبرداری را طولانی کرد.
شجاعت و جسارت مهمی در «برگ جان» اتفاق افتاده است
در ادامه نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «برگ جان» علی آذری اظهار داشت: شجاعت و جسارت مهمی در این فیلم اتفاق افتاده، اول این که یک کارگردان بازگشت به فیلمی از کارنامه خودش را انجام داده، مخصوصا این که آن را در دوران جوانی خود ساخته باشد و با این کار به طبع مورد قضاوت قرار میگیرد. حتی با این تصور که بگویند که شخصیت پیمان مثل خود آقای مختاری بوده و این فیلم حدیث نفس ایشان است. دوم این که این فیلم به نقد مستندسازی میپردازد.
وی افزود: در فیلم، مستندساز درگیر مسائلی است مانند این که آیا مستند سفارشی بسازد یا شخصی. این که پیمان درمان خود را به تعویق میاندازد تا بتواند فیلم مستند خود را بسازد، استعاره از این است که فرد بخشی از وجودش را برای کار خود میگذارد. چون فکر میکند کاری را انجام میدهد که ماندگار میشود. در عین حال فیلم با تعبیر دیگری از واقعیت دنیای مستندسازی را نقد میکند. این مساله بسیار جذاب است که شخصی به این درک رسیده که بتواند خودش و کارش را نقد کند.
در ادامه این نشست ابراهیم مختاری کارگردان فیلم سینمایی «برگ جان» گفت: من در حین ساخت این فیلم به مسائلی که شما اشاره میکنید فکر نکرده بودم، اما در طول ساخت مستند «زعفران» به شخصیت فیلمم علاقهمند شدم و از او به مفهومی رسیدم که حیف بود به تصویر نکشم. البته بخشی از شخصیت آقا رحیم تخیل من بود و همهاش در واقع اتفاق نیفتاده بود.
مجید گرجیان در ادامه جلسه در مورد صدابرداری فیلم گفت: جای آقای بشاش صدابردار محترم فیلم در این جلسه خالی است. معمولا در سینما صدابردارها و فیلمبردارها با هم مشکل دارند، اما ایشان با صبوری با ما همکاری کردند و صدابرداری فیلم بسیار شفاف و دقیق انجام شد.
کارگردان به دنبال ثبت یک اثر جاودانه برای ابدی شدن است
رضا زمانی منتقد سینما در ادامه جلسه عنوان کرد: سعید پورصمیمی در فیلم بسیار عالی ظاهر شده است. فیلم مستند با دستکاری در واقعیت سعی میکند به سمت حقیقت حرکت کند. در این فیلم، از پشت داستان به واقعیتها پی میبریم و این تقابل نگاه پورصمیمی و احمدی، دو کاراکتر اصلی که یکی با طبیعت یکی شده و دیگری برای گذران زندگی یاد گرفته که در همان طبیعت دست ببرد. در واقع، هر دو نگاه به دنیا درست است اما در مقابل هم قرار میگیرد. هر دو به دنبال جاودانگی و فراتر از ابدیت هستند؛ کارگردان با اینکه دارد میمیرد اما به دنبال ثبت یک اثر جاودانه برای ابدی شدن است.
نگاه منتقدان، جهان مرا نسبت به جهانی که هنگام ساخت «برگ جان» داشتم گسترش میدهد
ابراهیم مختاری در مورد تفسیر رضا زمانی گفت : شما منتقدان به جزئیات و مسائلی دقت و اشاره میکنید که چه بسا ما به آنها فکر نکردیم. این البته جهان مرا نسبت به جهانی که هنگام ساخت فیلم داشت گسترش میدهد.
زمانی در ادامه از مجید گرجیان درباره نماهای فوقالعاده چیدن زعفران در شب و اینکه آیا فقط از نور فانوس استفاده شده یا نه؟ سؤال کرد که این فیلمبردار در این باره گفت: نماهای چیدن زعفران در فیلم بسیار گسترده بود و شبها در بجستان آنقدر سرد بود که امکان فیلمبرداری نبود و با وجود این که بضاعت دوربین ما بسیار خوب بود، نتوانستیم شب این پلان را فیلمبرداری کنیم. من اعتقاد داشتم باید این پلان را در زمانیکه نور دارد میرود یعنی در وقت طلائی میان روز و شب فیلمبرداری کنیم که البته این پلانها در مرحله اصلاح رنگ و نور تصحیح شد.
مختاری در پاسخ به سوال یکی از تماشاگران در مورد علت استفاده از نی و آواز در فیلم گفت: نی زدن و آواز خواندن در کار آنان کارکرد دارد. مردم خسته را در طول شب سر حال نگه میدارد که نخوابند و کار کنند. چون باز کردن گل زعفران اگر دیر شود گلها میپوسند و زعفران از میان میرود. در این آوازها داستانهای منطقه خوانده و یادآوری میشود.
علی آذری در پاسخ به سوال یکی از تماشاگران در مورد پایان فیلم گفت: به دو کات فیلم دقت کنید، کات اول و کات آخر و فاصله تغییرات آدمها در بین این دو کات و همچنین تغییر جنس دوربین در اول و آخر و به همان نسبت تغییر نوع نگاه پیمان در آخر فیلم نسبت به ابتدای فیلم.
این منتقد در پایان سخنانش تأکید کرد: رضا زمانی اشاره خوبی کرد که میتوان دو دیدگاه را در کنار هم گذاشت . دیدگاهی که به ما این اختیار را بدهد که ما بواسطه تغییر اطراف خود به هر صورتی سعی در زنده ماندن یا به اصطلاح جاودانه شدن داشته باشیم و دیدگاه دوم اینکه چطور آدمها خودشان را بخشی از طبیعت میدانند و جانشان بخشی از برگ درخت است و خودشان را صاحب اختیار نمیدانند که در مورد طبیعت هر کاری انجام دهند.
برچسبفیلم ابراهیم مختاری