شورای مرکزی کانون کارگردان با دستور جلسه ” رایگیری در مورد ثبت کانون در وزارت کار.” دو نوبت مجمع عمومی برگزار کرده است که به حد نصاب نرسید. اکنون برای نوبت سوم در تاریخ ۲۳/۱۰/۹۷ مجمع عمومی برگزار می کند که با هرتعداد اعضای حاضردر جلسه، رسمی و رای آن نافذ است. من به عنوان یک عضو به دلیل های زیر به ثبت کانون در وزارتکار رای منفی می دهم.
اما پیش از آغاز مطلب چند نکته را بهتر است روشن کرد: یکی آنکه این استدلال در ساختار کنونی دولت و وزارت ارشاد است که برای فعالیت فرهنگی باید مجوز داشت. دوم این که این کار با عجله و بدون آنکه چشم انداز روشنی برای رفتن به سوی وزارتکار برای تشکلهای سینمایی، به ویژه آنها که جنبه تالیفی دارندـ مانند کانون کارگردانان – صورت می گیرد. سوم آنکه رفتن تشکل های عضو خانه سینما را به سوی وزارت کار طوری طراحی کرده اند که باید تشکل های موجود عضو خانه سینما را از میان برد. و چهارم آنکه “ﺍﺳﺘﻘﺮﺍﺭ ﻧﻈﺎﻡ ﺻﻨﻔﻲ ﺑﺨﺶ ﻓﺮﻫﻨﮓ“در وزارت ارشاد در حال تدوین است. با این مقدمه به چند علت برای منفی دادن به دستورجلسه کانون اشاره می کنم.
- پیش از هرچیز توضیح این خبر بسیار اهمیت دارد که در “دفتر مطالعات وبرنامهریزی کاربردی فرهنگوهنر“، جلساتی تشکیل می شود که موضوع آن تدوین پیش نویس” نظام صنفی بخش فرهنگ“ است. بند چ از ماده ۹۲ قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، دولت را موظف کرده است :” ﺗﻤﻬﻴﺪﺍﺕ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﻻﺯﻡ ﺟﻬﺖ… ﺍﺳﺘﻘﺮﺍﺭ ﻧﻈﺎﻡ ﺻﻨﻔﻲ ﺑﺨﺶ ﻓﺮﻫﻨﮓ“ را فراهم کند. به بیانی در حالی که در “دفتر مطالعات.. “وزارت ارشاد راجع به سرنوشت تشکلهای مانند ما، در حال بحث و گفتگو هستند ما بی خبر از این بحث و بدون مشارکت در آن، داریم برای سرنوشت کانون مجمع عمومی برگزار می کنیم، با این احتمال که تشکل سی ساله خود را در وزارت ارشاد از میان ببریم و به تشکل کارگری کارگردانان در وزارت کار تبدیل شویم. بدیهی است از میان بردن تشکل های عضو خانه سینما با سابقه های حدود یک تا سه دهه ای در این شرایط به نفع این تشکلها و اعضای آن نخواهد بود. انتظار می رفت شورای مرکزی کانون از مدیریت خانه سینما – که در آن جلسات شرکت می کند – اطلاعاتی کسب می کرد و در اختیار اعضا میگذاشت.
- “شورای مرکزی کانون” هیچ توضیح و تحلیلی که چرا موضوع “ثبت در وزارتکار” را به مجمع آورده و پیامدهای رای مثبت و منفی به آن، برای اعضا و برای تشکل کانون کارگردانان چه خواهد بود به اعضا نداده است. علت این است که این موضوع از درون کانون کارگردانان به عنوان یک خواسته یا ضرورت درونی برنیامده است، بلکه به خواست مدیریت خانه سینما صورت گرفته است.
- رییس هییت مدیره خانه سینما هم در دو جلسه (پس از مجمع عمومی به حد نصاب نرسیده کانون)، به صورت شفاهی توضیح داد که خانه سینما به “شماره ثبت کانون دروزارت کار” نیاز دارد، چون “سازمان ثبت شرکت ها” مجمع عمومی خانه سینما را، با اعضای حقوقی که شماره ثبت ندارند ثبت نمی کند، در نتیجه انتخابات خانه سینما و مدیریت آن رسمیت پیدا نمیکند. ایشان از مواهب رفتن به وزارت کار هم مواردی را برشمرد و از زیان های رسمیت نداشتن کانون هم سخن گفت. اما یک رئیس هیئت مدیره دیگر میتوانست در بسیاری از این موردها، عکس استدلالهای ایشان را بیاورد.
- چون هیچ سند و تحلیل مکتوبی از شورای مرکزی کانون و یا از هیئت مدیره خانه سینما وجود ندارد که پیامد رای مثبت یا منفی به این موضوع را برای تشکل کانون و اعضای کانون به خوبی شرح داده و پیامدهای آن را تعیین و ضمانت کرده باشد، گویا این مجمع عمومی است که خودش تصمیم به رفتن و نرفتن تشکل “کانون کارگردانان..” به وزارت کار گرفته است و مسئول نیک و بد هر پیامدی است که برای اعضا و تشکل “کانون کارگردانان سینمای ایران” رخ دهد. این وضعیت همهی مسئولیت را از شورای مرکزی کانون و حتی از مدیریت خانه سینما سلب می کند و به گردن اعضای مجمع عمومی ۲۳ دیماه ۹۷ میاندازد.
- برای آنکه بدانیم خانه سینما برای رفع نیاز خود از تشکل “کانون کارگردانان” چه میخواهد باید ببینیم مرادشان از دستورجلسه ای با عنوان، “رای گیری برای ثبت کانون در وزارت کار” چیست؟
برای روشن شدن این موضوع باید به آنچه که با این دستورجلسه، برای تشکلهای دیگر در خانه سینما پیش آوردهاند رجوع کنیم. دستورجلسه ی: “رای به ثبت کانون در وزارت کار”، در واقع از سه دستورجلسه بهم پیوسته تشکیل شده است. این سه دستور به ترتیب بدین شرح است: دستور یکم: “تاسیس انجمن صنفی کارگری کانون کارگردانان استان تهران” در وزارت کار. برای اجرای این دستور یک هیئت موسس پرونده (دستکم۵۰ نفر را که برای تشکل های کارگری الزامی است) به “اداره کل کار و رفاه و تعاون استان تهران” می برد و تشکل ” صنفی کارگری کارگردانان استان تهران” را در آن جا تاسیس و ثبت می کند تا شماره ثبت بدست آید. برای استفاده از این شماره ثبت توسط خانه سینما “دستور دوم” اجرا می شود که آن: آوردن تشکل تازه تاسیس “انجمن کارگری کارگردانان..” در خانه سینماست. اما تا وقتی که “کانون کارگردانان سینمای ایران” در خانه سینما هست این کار شدنی نیست، چون گفته می شود اساسنامه خانه حضور دو تشکل همانند را در خانه ممنوع کرده است،[۱] پس باید “بخش سوم دستور” اجرا شود که آن، تعطیل کردن” کانون کارگردانان” یا اخراج آن از خانه سینما ست. [۲]
۶. بنا براین اگر قرار بود دستور مجمع به درستی طرح شود باید این سه دستورجلسه، به صورت جداگانه و با توضیح پیامدهای هرکدام، پیش از مجمع به اطلاع اعضا می رسید و سپس به مجمع آورده می شد.
۷. اما به فرض انجام این کارها هم بحث در این است که “مجمع عمومی” نمی تواند اعضای خود را وادار کند در یک تشکل دیگر عضو شوند؟ و نمی تواند به اعضا یا هیئت مدیره خود دستور دهد که یک تشکل دیگر را به گونه ای تاسیس کند که تشکل مادر – در اینجا کانون کارگردانان سینمای ایران”- از میان ببرد. نکته دیگر آنکه در دستور جلسه مجمع آورده اند:” رای گیری در مورد ثبت کانون در وزارت کار” در حالی که ثبت “کانون” در وزارت کار امکانپذیر نیست، چون “کانون کارگردانان” یک “تشکل” است و “قانون کار” اجازه نمیدهد وزارت کار یک “تشکل” را به ثبت برساند. وزارت کار برای اشخاص صاحب حرفه حقیقی، طبق قانون کار، یک تشکل تازه را “تاسیس” میکند. این ها از دلایلی است که با این دستور جلسه نمی توان رای گیری کرد و این مجمع و دستورجلسه و هرمصوبه احتمالی آن باطل است.[۳]
۸.ما با رای منفی به این مجمع، در این مقطع،(تاکید می کنم در این مقطع که بسیاری چیزها برای ما روشن نیست) نخستین دستاوردمان حفظ تشکل “کانون کارگردانان سینمای ایران” است. در این صورت ما امکان برگزاری مجمع دیگری را، هروقت لازم باشد، با دستور جلسه قانونی و با جزئیات و پیامدهای روشن، همچنان خواهیم داشت.
۹. اما از همه مهم تر اینکه، اکنون که “قانون برنامه پنجساله ششم توسعه” دولت را موظف کرده است تمهیدات لازم برای “استقرار نظام صنفی بخش فرهنگ ” را تدوین کند (و این کار از وظائف وزارت ارشاد و در حال انجام است و نه در وزارت کار)، پس ما نه تنها نباید دست به ترکیب تشکل مان بزنیم که باید بهجد به ارزیابی و اظهارنظر در باره پیش نویس آن– که به سرنوشت چگونگی ارتباط حرفه مان با دولت بستگی دارد – و به زودی منتشر می شود بکوشیم.
۱۰. یادمان باشد همانطور که خانه سینما برای “ایراد اساسنامه”ی رفع نشدهی خود باید از طریق وزارت ارشاد اقدام کند، هر تشکل عضو خانه سینما از جمله – کانون کارگردانان – هم، (باز تاکید می کنم در وضع و ساختار فعلی دولت )، میتواند (و باید) پیگیر به ثبت رسیدن خود از طریق وزارت ارشاد باشد. پشتوانه های این مطالبه چند سند به شرح زیر است. ۱- اساسنامه خانه سینما که مصوب وزارت ارشاد است، در بند یک و تبصره آن تشکلهای عضو خانه را به صراحت شناسائی کرده است. معاونت حقوقی وزارت ارشاد در پاسخ به مدیره وقت خانه سینما (در تاریخ۲۵/۱۲/۹۲) چنین مینویسد:” پیرو استفسار هیئت مدیره خانه سینما در خصوص تبصره ماده ۱ و تبصره ماده ۵ اساسنامه خانه سینما” این دو تبصره” دلالت بر این دارد که گروه های شغلی سینمائی که در خانه سینما فعالیت دارند میبایست از طریق خانه سینما تعریف شده و به صورت دقیق و به شکل اساسنامه تعریف شغلی برای وزارت فرهنگ وارشاداسلامی ارسال کنند”. این صورت جلسه اضافه می کندٰ” هر رسته شغلی بر اساس تعاریف و موازینی است که به پیشنهاد خانه سینما به تائید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسیده است.”. ۲- و سند دیگر، “استفساریه” وزیروقت ارشاد (در تاریخ ۴/۱۱/۹۵ ) است که از “شورای عالی انقلاب فرهنگی”، رفع نارسائی “ضوابط و مقررات ..” را برای رسمیت بخشیدن به اساسنامه تشکل های فرهنگی “عضومحور” (که خانه سینما و تشکلهای عضو خانه از این نوع هستند ) می خواهد. در بندی از استفساریه چنین آمده است: ” در تشکل های فرهنگی-هنری، همچون سایر تشکل ها، منشا حق، اعضا هستند و به بیان دیگر، عضومحورند و اعتبار مدیریت آنان به رای اعضاست که در انجمنها و تشکلهای پایه، عمدتا اشخاص حقیقی و در تشکل های فراگیر و مرکزی با عنوان اتحادیه و خانه، بطورکلی اشخاص حقوقی هستند که “ضوابط” در این خصوص نیز ساکت است.” ۴- و سند دیگر، صورت جلسه ای با حضور دو نماینده کمیسیون فرهنگی مجلس، رئیس وقت سازمان سینمائی و مدیریت خانه سینما، که از وزارت ارشاد خواسته شده است نسبت به رفع ایراد اساسنامه خانه سینما اقدام کند.
۱۱. سندهای اشاره شده در بالا که به پیوست ارائه می شود، همه نشان می دهند تشکلهای عضو خانه سینما –اگر قرار است رسمیت یابند – وزارت ارشاد خود را موظف به رسمیت بخشیدن آنان می دانسته و خود به آن اذعان و اعتراف داشته و دارد.
کپی صورت جلسه معاونت حقوقی وزارت ارشاد و “استفساریه” وزیرفرهنگ وارشاد اسلامی به پیوست ارائه می شود. صورت جلسه کمیسیون فرهنگی مجلس (به تاریخ ۱۵/۷/۹۲) در دسترس من نیست.
ابراهیم مختاری. ۱۵/۱۰/۹۷
[۱] – با تخلفات بسیاری که در خانه سینما شده است، اکنون اساسنامه خانه سینما ابزاری ست که هرکس تفسیر خود را از آن می کند و آن تفسیری پیش می برد که زور اجرائی بیشتری دارد.
[۲] – بدیهی است ” تعطیل” کانون جز با خلاف شورای مرکزی کانون – در صورت انفعال عمومی اعضا – ممکن نیست.
[۳] – اگر شماری از اعضا به تاسیس تشکل کارگری از حرفه خود در وزارت کار علاقمندند تمایل آنان نباید موجب ازمیان بردن کانون کارگردانان سینمای ایران شود.