نیروهای سازنده:
نویسنده و کارگردان: ابراهیم مختاری
فیلمبردار: رضا جلالی
صدابردار:مهدی آزادی
تدوینگر و دستیار کارگردان: محسن عبدالوهاب
عکاس: بهمن جلالی
تهیه کننده: شرکت تعاونی زعفرانکاران خراسان
مستند، ۱۶میلی متری،رنگی، ۴۰ دقیقه،تولید ۱۳۶۹.
نقدها:
– فصلنامه زنده رود- شماره ۶ و ۷- بهار ۱۳۷۳ ( محمد سعید محصصی)
– فصلنامه زنده رود- شماره ۶ و ۷- بهار ۱۳۷۳ ( رضا مهیمن )
– مجله فیلم شماره ۱۳۶ – بهار ۱۳۷۱ ( روبرت صافاریان )
خلاصه داستان:
یک زعفران کار خراسانی برای بارور کردن گیاه زعفران با کم آبی و خطر از دست رفتن گلهای میرای زعفران دست و پنجه نرم می کند و سرانجام کلاله گل یا اصل زعفران را به دست می آورد.
یادداشت کارگردان:
زعفران در ظاهر فیلمی است از مراحل سه گانه کاشت، داشت و برداشت گیاه کمیاب، حساس و تا حدودی غیر عادی زعفران که در ایران در محدوده جغرافیایی خراسان به عمل می آید و به عکس طبیعت گیاهی، ابتدا گل می کند سپس برگ می دهد و زمان رویش آن هم بر خلاف گیاهان دیگر در پاییز است.
فیلم با این ظاهر، در پی کشاورز زعفرانکاری است که با کوششهای ویژه خود پیاز این گیاه را حدود هفت تا هشت سال در زیر خاک محفوظ می دارد و رویش آن را در زیر خاک می پاید و شکوفه های گل را از گزند شور چشمان در امان نگه میدارد و به ترفندهائی نمی گذارد گل های فراوانش که باید در مدتی کوتاه کلاله گل آن را جدا ساخت بپلاسد و زحمت یک ساله اش از میان برود.
بدین ترتیب، فیلم در عین آنکه درباره کشت زعفران است، مستندی است از رفتار زعفرانکار خراسانی(بجستانی) با آداب و اعتقادات این بخش از سرزمین ایران که هنوز پیوستگی خود را بازندگی عملی مردم حفظ کرده است.
جوایز:
جایزه ویژه هیات داوران در جشنواره منظره زمین(Earth Vision)، توکیو، ژاپن،۱۳۷۰.
جایزه بزرگ جشنواره طبیعت و محیط زیست ساچیل( (Sacil، ایتالیا،۱۳۷۲.
تقدیر شده در هشتمین جشنواره سه قاره فریبورگ، سوئیس،۱۳۷۲.
بهترین فیلم مستند از دومین جشنواره بین المللی فیلم های کوتاه همدان،۱۳۷۱.
دیپلم افتخار و جایزه بهترین فیلم مستند ششمین جشنواره روستا. تهران،۱۳۷۱.
.دیپلم افتخار نخستین جشنواره بین المللی فیلم سبز، تهران، ۱۳۷۷
لوح تقدیر نخستین جشنواره ملی طلای سرخ، قائن، ۱۳۸۱.
جشنوارهها :
جشنواره سینما دو رئل، فرانسه.۱۹۹۳.
جشنواره فیلم مستند لایپزیگ.(بزرگداشت ابراهیم مختاری) آلمان. ۱۹۹۷.
جشنواره مستند اینکانتروس. پرتقال.۱۳۷۷.
جشنواره منظره زمین،توکیو،ژاپن،۱۹۹۲
جشنواره سه قاره فرایبورگ،سوئیس،۱۹۹۴.
جشنواره طبیعت و محیط زیست ساچیل،ایتالیا،۱۹۹۴.
جشنواره آماسکولترا،پرتقال،۱۹۹۴.
جشنواره فیلم لوسس (بخش بر جاده مستند سازی ایران)، فرانسه. ۲۰۰۵.
نمایش ها:
نمایش در “بهترین های جشنواره طبیعت و محیط زیست” ساچیل، ایتالیا. آگوست ۲۰۱۷.
نمایش در انجمن فرهنگی ایران و فرانسه، ویتره، فرانسه، دسامبر ۲۰۱۹.
فیلمی سنجیده و شاعرانه
روبرت صافاریان
گفتار فیلم زعفران به گفتار ادبی و شاعرانه بسیاری از مستندهای ایرانی با موضوعات مشابه ، شباهتی ندارد. صدای مرد زعفرانکار، با لهجه خراسانی مراحل مختلف کشت زعفران را برای بیننده شرح می دهد و مهمتر این که با وجود این، فیلم به حس شاعرانه لطیفی آمیخته است.
زعفران فیلم موفقی است چون، اولا تماشاگر را با موضوع فیلم، یعنی کشت زعفران، خوب آشنا می کند: شخم زدن زمین، بیرون کردن موشهای موذی از زیر خاک به کمک دود اگزوز موتور، آبیاری زمین، تقسیم آب، روئیدن گلهای زعفران، چیدن گلها، باز کردن گلها، خشک کردن کلاله گلها و بالاخره آماده کردن مجدد زمین. یعنی فیلم موضوع آموزشی را خوب باز می کند، سر و ته دارد و این امتیاز کمی نیست.
ثانیا در همین حد باقی نمی ماند و رابطه حسی و عاطفی موجود میان خانواده زعفرانکار و کارش را به خوبی القا می کند. زیبایی مزرعه زعفران در اولین سحرگاهی که گلهای زعفران از زمین سربر می آورند، منظره قربانی کردن گوسفند و فرو رفتن خون در خاک مزرعه، نی زدن نوازنده ای بر سر سفره باز کردن گلها، استفاده از معماری محلی، هر یک سهمی در آفرینش حس و حال فیلم دارند.
روی میزانسن و ترکیب بندی نماهای فیلم کاملا کار شده است. یعنی فعالیتهای خانواده زعفرانکار همه باز سازی شده اند، منتها بازیگران نقش خودشان را بازی می کنند. برخی از نماها بسیار طولانی هستند، اما چون دوربین در آنها حرکت دارد و عموما موضوع را دنبال می کند، یا موضوع در قاب تصویر به ما نزدیک یا از ما دور می شود، ملال آور نمی شوند، بلکه در خدمت ریتم آرام فیلم قرار می گیرند. نمونه اش نمای شخم زدن زمین در آغاز فیلم و نمای کشتن موشهاست.
تا زعفران چهره من لالهگون شود[۱]
فرهاد نظری
نهال حقدوست
آنچه در این مقال به آن پرداخته خواهد شد فارغ از کلیشهها و قالبهای رایج، نگاه نوینی دربردارندۀ رویکردی میراث گونه به فیلم سینمایی «برگِجان» و در مصداق عامتر آن به سینمای ابراهیم مختاری است.
ابراهیم مختاری، نویسنده و کارگردان حرفهای، کارکشته و تیزبین سینمای ایران است. او مصداق خوبی برای کمگویی و گزیدهگویی است. مختاری متولد ۱۳۲۶ در بابل است؛ این که چطور به فرهنگ و هنر و ادبیات و سینما علاقمند شده را در کتاب سالهای بخصوص[۲] میتوان خواند و شمایی از شخصیتِ سالهای نوجوانی و جوانیاش به دست آورد. مختاری در سال ۱۳۵۱ از مدرسه عالی تلویزیون و سینما فارغالتحصیل شد و در همان سالها پایش به تلویزیون باز شد. او در سال ۱۳۵۷ از دانشگاه پاریس هشت در رشتۀ کارگردانی فارغالتحصیل شد و به ایران بازگشت. مختاری در ابتدا به عنوان دستیار کارگردان و برنامهریز در سریالهای تلویزیونی چون دلیران تنگستان و سمک عیار حضور یافت و بعد به عنوان نویسنده-کارگردان، مستندسازی را آغاز کرد. او فیلمهای مستندی چون «چابک سوار»، «نان بلوچی»، «اجارهنشینی»، «زعفران»، «خاویار»، «یک سفر صیادی»، «ملاخدیجه و بچهها»، «مکرمه: خاطرات و رویاها» و «زینت: یک روز بخصوص» را ساخت که در چندین جشنواره داخلی و بینالمللی به نمایش درآمد و جوایزی را از آن خود کرد. مختاری در سال ۱۳۷۲ نخستین فیلم بلند سینماییاش به نام «زینت»[۳] را کارگردانی کرد که در بخش هفتۀ منتقدین جشنواره کن در سال ۱۹۹۴ به نمایش درآمد. او در این سالها نیز کتابهایی مانند «میراث پهلوانی»[۴] و «در گرگ و میش راه»[۵] و «سالهای بخصوص» را نوشته است.
۲۳ سال بعد از ساختن فیلم سینمایی زینت، مختاری در مقام نویسنده، تهیهکننده، سرمایهگذار و کارگردان، دومین فیلم بلند داستانی خود را با نام «برگِجان»[۶] ساخت که با بازی سعید پورصمیمی، مهدی احمدی، مریم مقدم، سجاد تابش، سحر سلحشور، محمدرضا فرزاد، محمدحسین ناصری در گروه سینماهای «هنر و تجربه» روی پرده سینماهای تهران و شهرستانها قرار گرفت. داستان فیلم از این قرار است: «پیمان (با بازی مهدی احمدی) تمام زندگیاش را برای ساختن فیلمهایش هزینه کرده تا جایی که به قول همسر سابقش (با بازی مریم مقدم) بر خلاف همه که کار میکنند تا زندگی کنند او زندگی میکند تا کار کند. حالا پیمان برای ساخت مستند تازهاش درباره زعفران به یکی از روستاهای خراسان آمده و آقا رحیم (با بازی سعید پورصمیمی) پیرمرد با تجربه و سختگیر روستا کسی است که یکی از بازیگران اصلی فیلم مستند او میشود و الخ».
کارگردان، نماد هنرمندی شهرنشین است که در بادی امر، نگاهی از بالا به پایین دارد و مش رحیم، روستایی سالخوردۀ خردمند و باتجربهای است که از جهان بیرونِ روستا شاید چندان خبری نداشته باشد اما راز و رمز درست زیستن در موطن خود را بلد است. مواجهۀ کارگردان و مش رحیم ناخودآگاه ذهن ما را برای لحظات کوتاهی به سمت داستان زوربای یونانی و جدال دانش و دانایی میبرد. انبانِ کارگردان پُر است از دانش به معنای متعارف و در کولهبار پیرمرد روستایی، دانایی و خردمندی اندوخته شده است.
ایده اصلی فیلم به بیست سال پیش و به پشت صحنه مستند «زعفران» باز میگردد. فیلمی ۴۰ دقیقهای محصول سال ۱۳۶۹ که در آن مختاری با شخصیت نورالله برخورد میکند. معنادار بودن این ایده، باعث شد پس از گذشت سالها کارگردان به آن جامه عمل بپوشاند. او در برگِجان دو شخصیت را یکی کرده و شخصیت آقا رحیم را انشاء کرده است. بخشی از ایده شکلگیری مستند زعفران هم به کتابی با عنوان زعفران از دیرباز تا امروز[۷] مربوط میشود.
بیشک سینما یکی از بهترین ابزارهای دنیای تصویر برای افزودن اطلاعات است و نقشی محوری در توجه به تنوع فرهنگی جوامع دارد. مختاری در آخرین ساختهاش دسترسی گسترده همگان به آگاهی یافتن از کشت و کار زعفران، این طلای قرمز را میسر کرده است. زعفران، گیاه عجیبی است که از جان آدمها جان میگیرد. به قول خاقانی: زعفران گرچه بیخ در آبست/ آرزومند ژاله سحر است. همه میدانند که زعفران، ادویۀ گرانقیمت، نشاطآور و سودمندی است. اما شاید کمتر بدانیم که این گیاه لطیف و حساس تاریخی همپای تمدن ایرانی است و انعکاس وسیعی در ادبیات و فرهنگ هنر داشته است.
دانش سنتی کشت زعفران در پنج حوزه میراث فرهنگی ناملموس که شامل سنتهای شفاهی و گفتاری، هنرهای نمایشی و موسیقایی، رسوم اجتماعی، آیینها و جشنها، دانش و فعالیتهای سنتی مربوط به طبیعت و کیهان و بالاخره فنون و مهارتهای مرتبط با صنایع دستی است، در حوزه دانش و فعالیتهای سنتی مربوط به طبیعت و کیهان جای میگیرد. میراث فرهنگی ملموس نتیجه میراث فرهنگی ناملموس است و از این حیث، میراث فرهنگی ناملموس از اهمیت ویژهای برخوردار است. این میراث در حفظ تنوع فرهنگیِ جوامع و ملتها نقش موثری دارد و میراث ناملموس هر منطقه زاییده شرایط همان منطقه است. مختاری با ثبت این رویداد به حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس پرداخته است. آنچه که از این منظر در مستند زعفران و در فیلم برگِجان دیدنی است روایتگری این میراث در انتقال از یک نسل به نسلی دیگر و حفظ آن برای آیندگان است. سینما و زندگی حرفهای مختاری با میراث فرهنگی ناملموس سرشته شده است؛ چنان که گفتیم او کتابی دارد با عنوان «میراث پهلوانی». از نام این کتاب بر میآید که این کتاب، پژوهشی درباره میراث پهلوانی ایران است. میراث پهلوانی یکی از کهنترین عناصر ناملموس فرهنگ ایران است که خوشبختانه هنوز زنده است و شوربختانه نیمهجان. مختاری در این کتاب به واکاوی میراث پهلوانی پرداخته و با نگاه نقاد و تیزبیناش، این میراث گرانسنگ را آسیبشناسی کرده است. مختاری برای احیای میراث پهلوانی و زورخانهای، پیشنهادات درست و سنجیدهای دارد که محل اعتنای جدی است. در سال ۱۳۸۹/۲۰۱۰ میلادی آیینهای پهلوانی و زورخانهای در فهرست میراث ناملموس جهانی یونسکو ثبت شد. داستان سمک عیار هم که مختاری در ساخت سریال تلویزیونی آن همکاری داشته در زمره میراث پهلوانی قرار دارد. به طور کل از کارنامۀ مختاری میتوان فهمید میراث فرهنگی ملموس و ناملموس ایران از دغدغههای اساسی اوست.
در برگِجان، مختاری بخش داستانی و بخش مستند را با هم ترکیب کرده و بدین ترتیب به گیرایی و اثرگذاری فیلماش افزوده است. ساختار برگ جان، فیلم در فیلم است. سه روایت در فیلم وجود دارد: روایت مستند زعفران برای پیمان در مقام کارگردان، روایت سحر دختری که از پشت صحنه، فیلم میگیرد و بالاخره روایت سوم، روایت ابراهیم مختاری در مقام دانای کل. حرکت دوربین همان طور که در مستند زعفران است، عین به عین تکرار شده و او برداشت زعفران را با سکانسها و پلانهایی با کشش بصری به مخاطب نشان داده است. گفتنی است مختاری در مستند زعفران با ۱۵ تا ۲۰ نگاتیو، زیبایی بیبدیلی را خلق کرده است. پیمان در برگِجان میخواهد فیلماش را از یک حالت گزارشگونه به صورت یک فیلم مستند بازسازیشده دربیاورد. برگِجان دارای سویههای زیباییشناسانه نیز است. بیشک نوری که به زعفرانها میتابد مخاطب را غرق در لذت میکند. مختاری برگِجان را در زیباترین شکل در قالب قابهای دلربا برای مخاطباناش به تصویر کشیده است؛ قابهایی که در ذهن تماشاگرِ تشنه زیبایی بصری تا دیرزمانی باقی خواهد ماند. فیلمهای این چنینی ذائقه مخاطبان هنر و تجربه را تحریک میکند که همچنان سختپسند بمانند. فیلم در زمینهای زعفرانکاری شدهی حوالی شهرستان بجستان از توابع استان خراسان رضوی فیلمبرداری شده است.
فیلم سینمایی «برگِجان» در ششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «سبز» غزال زرین بخش داستانی بلند را به دست آورد. این فیلم در ابتدا با نام «یک تعبیر عاشقانه» جلوی دوربین رفت و پس از آن به نام «برگِجان؛ یک تعبیر عاشقانه» به جشنواره جهانی فیلم فجر داده شد. برگِجان در سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر در بخش پانورامای سینمای آسیا و کشورهای اسلامی روی پرده رفت و در فهرست فیلمهای نامزد دریافت جوایز آسیایی قرار گرفت.
این که این فیلم در گروه هنر و تجربه به نمایش درآمد اتفاق خوبی است. چون تماشگران حرفهای به سراغ دیدن فیلمهای گروه هنر و تجربه میروند، کسانی که فقط فروش گیشه، آنها را ترغیب به تماشای فیلمی نمیکند. این درحالی است که افرادی که برای وقت گذرانی به سینما میروند عمدتاً به سراغ فیلمهای این گروه نمیروند. خوشبختانه در این گروه، زمان اکران طولانی است اما به همان اندازه و شاید بیشتر از این مزیت، سانسهای اکران نامناسب است.
افتخار این است که چندی پیش «برگِ جان» جایزه «اینالکو»؛ موسسۀ ملّی زبان و تمدنهای شرقی را از بیست و چهارمین جشنواره فیلمهای آسیایی وزول فرانسه در بخش رقابتی «چهرههای سینمای معاصر آسیا» را از سوی داوران از آن خود کرد. این جشنواره از ۱۰ تا ۱۷ بهمن سال جاری مقارن با ۳۰ ژانویه تا ۶ فوریه سال ۲۰۱۸ در شهر وزول کشور فرانسه برگزار شد. فیلم سینمایی «برگِجان» با پخشکنندگی بنیاد سینمایی فارابی در جشنواره فیلمهای سینمایی «وزول» در فرانسه به نمایش درآمد.
امید است برگِجان آغازگر راه روشنی برای دیگر فیلمسازان در زمینه پاسداری از میراث فرهنگی باشد؛ زیرا میراث فرهنگی ناملموس زمانی ضمانت بقا خواهد یافت که که توسط مردم پاسداری شود. اولین گام برای این کار میتواند شناسایی و انتقال آن از طریق سینما باشد، مدیومی که قطعاً تاثیر زیادی بر حفظ و نشر ارزشها و باورهای جامعه دارد.
[۱] جز دیده هیچ دوست ندیدم که سعی کرد/ تا زعفران چهره من لالهگون شود. سعدی [۲] مختاری، ابراهیم. سالهای بخصوص (ناکامیها و کامیابیهای مستندسازی). تهران: نشر چشمه، ۱۳۹۶. [۳] مختاری، ابراهیم. زینت. تهران: نشر نی، ۱۳۸۹. [۴] مختاری، ابراهیم. میراث پهلوانی. تهران: نشر چشمه، ۱۳۹۵. [۵] مختاری، ابراهیم. دریایی، زینت. در گرگ و میش راه. تهران: نشر چشمه، ۱۳۹۲. [۶] Leaf of Life [۷] ابریشمی، محمدحسن. زعفران از دیرباز تا امروز. تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۰.