– اولین بار در مرداد سال ۷۶ سیف الله داد را در خانه سینما دیدم. در آن زمان عضو هئیت موسس بودم و ( با محمد تهامی نژاد و پیروز کلانتری) می خواستیم انجمن مستندسازان را تاسیس کنیم و چون رسمیت یافتن انجمن های صنفی سینما در گرو عضویت در خانه سینما بود درپی عضویت انجمن در خانه سینما بودیم. کار سخت بود چون سابقه نداشت انجمنی که ارتباطی با سینمای سنتی نداشت (به معنای فیلم هائی که در سالن سینماهای شهر نمایش داده می شد) به عضویت خانه سینما درآید یا اساسا تشکیل شده باشد.(۱) با این حال ما با بعضی از اعضای هیئت مدیره غیررسمی گفتگو و تا حدودی نظرشان را جلب کرده بودیم.
در جلسه تصمیم گیری، ما خواسته مان را برای عضویت در خانه سینما توضیح دادیم. یکی دو عضو هیئت مدیره سوال هائی کردند و دست آخر رئیس هیئت مدیره – سیف الله داد – گفت خانه سینما برای سینما تاسیس شده نه برای مستندسازی.
گفتیم مگر فیلم مستند سینما نیست؟ گفت (در خانه سینما) نه. سینما فیلم هائیست که در سالن سینما ها اکران می شود.
گفتم پس نام خانه سینما را بگذارید خانه سینمای اکران. واگرنه سینما از ثبت حرکت روی نوار فیلم شکل می گیرد و می تواند داستانگو باشد مثل آنکه شما می گوئید، یا مستند باشد مثل آنکه ما درپی آنیم و یا انیمیشن باشد.
گفت سینمای مستند وابسته به کمک دولت و تلویزیون است و شما باید از تلویزیون کمک بخواهید.
تهامی نژاد گفت مگرپول سینمای شما را دولت نمی دهد؟ گفت چرا، اما این چه دخلی به مستندسازی دارد؟ ولی اگر بخواهید جواب می دهم. سینمای ما را دولت اشغال کرده است. گفتم سینمای مستند را هم دولت و تلویزیون اشغال کرده اند.
سیف الله داد کوتاه نیامد و درپایان صحبتش رو کرد به من و گفت: شما عضو کانون کارگردانانید. آقای تهامی نژاد هم عضو انحمن منتقدان است. بقیه هم می توانند در انجمن های موجود عضو شوند و نیازی به اینکه یک انجمن تازه تاسیس کنید نیست. خانه سینما نمی تواند چنین انجمنی را بپذیرد. تشکر کردیم و گفتیم که به کوشش برای تاسیس انجمن ادامه خواهیم داد.
من سیف الله داد را به عنوان سینماگر دولتی می شناختم. شنیدن این که “سینما را دولت اشغال کرده” از زبان او در میان جمع برایم کنجکاوی برانگیز شد.
– چند ماهی طول نکشید که دولت اصلاحات تشکیل شد و سیف الله داد معاون سینمائی وزارت ارشاد شد. روزی از مدیر دفترش وقت گرفتم و به دیدارش رفتم و مقام تازه را به او تبریک گفتم و گفتم آمده ام راجع به سینمای مستند صحبت کنم. گفت فلانی، اشتباه آمده ای. باید به خانه سینما بروی. من دیگر رئیس هیئت مدیره خانه سینما نیستم. گفتم به دیدن معاون سینمائی وزارت ارشاد آمده ام که متکفل سینمای ایران است و سینمای مستند یکی از شاخه های این سینماست. گفت شما که این همه از سینمای مستند حرف می زنی میشود اسم چند کارگردان و چند فیلم مستند را بشماری. گفتم اجازه بدید جلسه ای با حضور تعدادی از کارگردانان مستندسازان برگزار کنیم.
هفته بعد با کامران شیردل، خسرو سینائی، محمدرضا اصلانی، محمد تهامی نژاد. محمدرضا مقدسیان. پیروز کلانتری. بهرام عظیم پور، و… در دفتر معاون سینمائی وزارت ارشاد جمع شدیم و نزدیک به یکی دو ساعت با سیف الله داد راجع به مسائل سینمای مستند گفتگو کردیم. گمان می کنم از آن تاریخ تصور سیف الله داد نسبت به سینمای مستند ایران تغییر یافت.
– در بهمن ماه ۷۶ انجمن مستندسازان تشکیل شد و به عضویت خانه سینما درآمد. از این پس من در ترکیب هیئت مدیره انجمن با سیف الله داد روبرو می شدم. بحث ما با او برای گشودن بازار سینمای مستند ایران بود. می گفتیم بازار سینمای مستند یکی تلویزیون است و دومی سالن سینما و ویدئوی خانگی است. گشودن بازار تلویزیون که از دست شما بیرون است. از این دو بازار اخیر، نمایش در سالن سینماها تا وقتی آثار مستند توانائی جذب تماشاگر عام را ندارد نباید به سراغش رفت. اما دولت می تواند درهای ویدئوی خانگی را به روی سینمای مستند باز کند. بدین صورت که سالانه تعدادی از تولیدهای بخش خصوصی سینمای مستند را- توسط رسانه تصویری – با پرداخت یارانه بخرد و به بازار عرضه کند. در دومین جلسه سیف الله داد گفت برای راه انداختن بازار ویدئو فکر می کنید چقدر بودجه لازم است؟ من که به این زودی انتظار چنین پرسشی را نداشتم گفتم اجازه بدید بررسی کنیم. گفت از این اتاق بیرون نمی روید مگر به یک توافقی بر سر مبلغ بودجه برسیم. او توضیحی از وضعیت بودجه سینما داد و به مبلغی رسید که در اختیار رسانه های تصویری قرار دهد و یکی دو روز بعد این بودجه را رسما اعلام کرد.(۲)
– سال ۷۸ بود که دبیر جشنواره فیلم مستند کیش(کامران شیردل) معاون سینمائی وزارت ارشاد(سیف الله داد) را به اختتامیه جشنواره دعوت کرد. سیف الله داد در سخنرانی خود گفت مدیریت تلویزیون باید به مستندسازی کشور کمک کند واگرنه ما برای نمایش آثار سینمای مستند تلویزیون کابلی راه می اندازیم. گرچه راه انداختن تلویزیون کابلی در احتیار وزارت ارشاد نبود ولی زبان گویای مستندسازان شدن برای آشکار کردن سیاست منفی مدیران تلویزیون نسبت به سینمای مستند ایران بسیار مهم بود.
– انجمن مستندسازان به مدیر وقت جشنواره فیلم “سینما دو رئل” (فرانسه) پیشنهاد کرد مروری بر آثار سینمای مستندایران را – از آغاز تا آن روز – در این جشنواره برگزار کند. دوسال بعد همین اتفاق در جشنواره ایدفای آمستردام(هلند) برگزار شد. مدیران این جشنواره ها به دعوت انجمن مستندسازان به ایران آمدند و فیلم ها را دیدند و انتخاب کردند و برای نخستین بار آثار سینمای مستند ایران در کشورهای اروپائی به نمایش درآمد. اگر معاون سینمائی وزارت ارشاد – سیف الله داد – عملا پشتیبان انجمن نمی بود چه بسا این دو رویداد اتفاق نمی افتاد.
– بازار فیلم فجر بود. سالن بازار (هتل لاله) پر از سینما گران و تهیه کنندگان وعلاقه مندان به اقتصاد و هنر سینما بود. در میان جمعیت سیف الله داد را دیدم که دورش را گرفته بودند و گفتگو و لابد چاق سلامتی می کردند. او مدتی بود از مدیریت دولتی کناره گرفته بود. مستندسازان هم غرفه ای در بازار فیلم داشتند. گرچه از تشکیلات صنفی کناره گرفته بودم اما کنجکاو فعالیت مستندسازان در بازار بودم و به تماشا ایستاده بودم. صدای سلامی شنیدم. سیف الله داد بود دستش را بسویم دراز کرد و گفت: آمدم حالتونو بپرسم. منهم با علاقمندی از او احوالپرسی کردم. و گفتم فروتنی از بزرگی است – در دلم البته – وفتی که ازهم سوا شدیم.
– هفت مرداد هشتاد و هشت مراسم تشیع پیکر سیف الله داد از خانه سینما بود. سینماگران و تهیه کنندها و منتقدان و علاقمندان به سیف الله داد با گرابش های متفاوت آمده بودند. یکی از همکاران گفت چهار دوربین تلویزیونی دارند از این مراسم تصویریرداری می کنند. مکثی کرد و گفت سیف الله جزو فهرست “ممنوع کار” اخیر مدیران تلویزیون بود؟ برگه های عکس سیف الله داد را میان جمعبت پخش می کردند که رویش نوشته بود : داد از غم بی “داد”ی.
– مستندسازان همچنان با سماجت درپی گشایش بازار و رفع موانع رشد سینمای مستند ایران هستند . در این میان سبف الله داد نخستین مدیر در وزارت ارشاد بود که مدیران تلویزیون را به خاطر داشتن نقش منفی در سینمای مستند خطاب قرار داد و نخستین مدیر در دولت بود که برای “رفع موانع توسعه بازار سینمای مستند” زحمت کشید. ده سال از معاونت وزیری سیف الله داد می گذرد و هنوز او تنها مدیر دولتی است که برای حل این مشکل در سینمای مستند ایران گام برداشته است. روانش شاد باد.
ابراهیم مختاری ۹/۵/۸۸
۱- انیمیشنسازان به عنوان سازندگان تیتراژ فیلم های سینمایی در خانه سینما عضو بودند. با استدلال مستندسازان یرای شناسائی انجمن مستندسازان به عنوان شاخهای از سینمای ایران موجب شناسائی انجمن انیمیشنسازان – نه به عنوان سازندگان تیتراژ فیلم های اکران که- به عنوان نماینده شاخه سینمای انیمیشن ایران شد.
۲- رقم بودجه ۲۰۰ میلیون تومان بود که در اعلام رسمی به ۱۲۰ میلیون تومان کاهش یافت. این بودجه قرار بود از سازمان حج تامین شود که در اختلافات مالی میان دو طرف تامین نشد و این کوشش به نتیجه نرسید.
ایسنا ۹/۵/۸۸
بانی فیلم ۱۰/۵/۸۸ توسعه ۱۰/۵/۸۸