دوشنبه ,۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
قالب وردپرس شرکتی ممبر فیک
خانه / مقاله / پاسخ به علیرضا رئیسیان۲

پاسخ به علیرضا رئیسیان۲

همکاران عزیزسینما، ما به یک انباری و اعتقاد به گفتگوی رودر رو نیاز داریم

علی رضا رئیسیان گرامی.

از مرحمت تو نسبت به خود سپاسگزارم . من نیز از لحن منطقی یادداشت اخیرت خوشحالم و از فرصت استفاده می کنم و به روزهائی غبطه می خورم که حدود ده نفر، در “کارگروه اصلاح اساسنامه خانه سینما”(۱) با همه ی اختلاف نظرها و تفاوت خواستگاه های صنفی، ماه ها در کنار هم بحث اقناعی می کردیم و در جهت تحکیم پایه های حقوقی جامعه صنفی سینمای ایران ( که به گمان من خانه سینما جزئی از آن است) تسلیم آن منطقی می شدیم که برتر و کاراتر بود و پای آن را امضا می کردیم.

و اما در پاسخ به نکته شما که “اعضای علی البدل باید نصف به اضافه یک آرا مجمع عمومی را داشته باشند”، در ادامه استدلال پیشینم اشاره ای گذرا می کنم و به موضوع دیگری می پردازم.

شما می گوئید داوطلبان عضویت در هیئت مدیره خانه سینما باید حداقل ” نصف به اضافه یک آراء مجمع عمومی را بیاورند”. اما در هیچ جای اساسنامه چنین شرطی نیست و تبصره ماده بیست و یک هم عکس این نظر را دارد. با این حال با فرض شما پیش می روم و می پرسم اگر در انتخاب اعضای نه نفره هیئت مدیره، برخی از اعضا، آرا نصف به اضافه یک مجمع عمومی را نیاوردند تکلیف چیست؟ آیا انتخابات باطل است؟ آیا برای بقیه اعضا دوباره باید رای گیری کرد؟ هیچ یک از این موارد در اساسنامه پیش بینی نشده است چون تبصره یادشده نمی گذارد مجمع عمومی به چنین بن بستی دچار شود.

اشاره ای دیگر می کنم: مجمع عمومی خانه سینما با حضور دوسوم اعضا رسمیت می یابد، اما در مرتبه یکم، اگر به حد نصاب نرسد، در مرتبه دوم با حضور نصف به اضافه یک اعضا (اکثریت مطلق) رسمی است. در این مجمع هم انتخابات برگزار می شود و اگر نظر شما درست باشد همه ی نامزدان باید رای همه ی اعضای مجمع عمومی یعنی نصف به اضافه یک رای را بیاورند. چنین اتفاقی البته از محالات است. اگر فرض محال را ادامه دهیم، چون کسی نمی تواند از نصف به علاوه یک، رای بیشتری بیاورد – برای آنکه کل اعضای مجمع نصف به اضافه یک نفر است – و رای کمتر از آن هم که به گفته شما قبول نیست، تفاوتی میان عضو اصلی و علی البدل باقی نمی ماند و ما عضو علی البدل نخواهیم داشت. در این صورت چه باید کرد؟

این بن بست برای بازرس هم هست. اشاره ام به “بن بست غیرقابل گشایش مجمع عمومی” در نوشته پیشین به همین نکته بود و اشاره به “اکثریت نسبی” در تبصره یک ماده بیست ویک برای جلوگیری از همین بن بست است.

البته پاسخ ابهام در این مورد را یک وکیل حقوقی در ظرف دقیقه ای می تواند بدهد. خانه سینما اکنون یک عضو علی البدل کم دارد که باید در مجمع عمومی آتی او را انتخاب کند. راجع به پرسش های دیگر شما هم می توان به کمک اسناد موجود به توضیح پرداخت و وقت شما و خواننده را ضایع کرد. من از این موضوع می گذرم چون اساسا مدعی نیستم که بازرس و مدیرعامل و هیئت مدیره (که من عضوی از آن هستم) اشتباه نمی کنند، یا نکرده اند. شما انسانی را می شناسید که اشتباه نکند؟ اما موضوع این است که ما با چه رویکردی با اشتباهات و حتی با سوء استفاده های احتمالی روبرو می شویم.

در سینمای امروز ایران متاسفانه چندی است که با اشتباه یا خلاف یکدیگر با دشمن خوئی روبرو می شویم و این رویکرد به روحیه عمومی بدل شده است و معلوم نیست چه ضرورتی به این کار هست؟ ما گروه گروه به سوی نهاد دولت، تلویزیون، مجلس، حاکمیت که به تازگی از صدای بلند نابسامانی سینما توجه نشان می دهند می رویم اما رودر رو با خودمان نمی شینیم حرف بزنیم. بدیهی است حتی اگر نخواهیم، در سینمای پراختلاف کنونی بهترین سخن ما به غیبت از گروه دیگر تلقی می شود و نهاد شنونده را به گوینده و به سینمای ایران بدگمان می کند. ما به “ماهیگران آب های گل آلود” تبدیل شده ایم که به نظر می رسد می خواهیم مقامات و نهادهای موثر در سینما را قربانی خواست های خود کنیم.

بیش از سی سال از تاریخ سینمای نوین ایران می گذرد اما ما که ادعاهایمان گوش فلک را کر کرده هنوز فاقد اتاقکی هستیم که نمایندگان نهادها و جناح های متفاوت سینما بتوانند گرد یک میز به گفتگو بپردازند و دستکم پای مشترکات خود را امضا کنند. اگر “شورای عالی سینما” را دولتی ها برای خود تاسیس کرده اند چه ایرادی دارد؟ ما اگر معتقدیم ملتی ها را نیز حقی است، چرا جائی را راه نمی اندازیم که با همه ی تفاوت ها از رنگ پوست تهیه کننده و کارگردان، از دولتی و بخش خصوصی، بتوانند در ان حضور پیدا کنند؟ در این جا برای نماینده دولت و مجلس و تلویزیون و اطلاعات و…صندلی بگذاریم و اندکی با آزادی راجع به وضعیت سینما و خواسته های متفاوت به گفتگو بپردازیم؟ این گردهمائی را می توان در یک انباری (سوله) براه انداخت و نامش را گذاشت “مرکز عمومی سینما”. باکی نیست که در این جا به مصوبه قابل اجرا نرسیم. مهم این است که بتوانیم رودر رو حرفمان را بزنیم. چیزی که در سینما از آن محرومیم. علیرضا رئیسیان گرامی، همکاران عزیزسینما، ما به یک انباری و اعتقاد به گفتگوی رودر رو نیاز داریم. به امید دیدار. ابراهیم مختاری

و با آرزوی آزادی همکاران مستنذسازمان (کتایون شهابی. مجتبی میر طهماسب. مهران زینت بخش)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 + 4 =