چهارشنبه ,۲۱ شهریور ۱۴۰۳
قالب وردپرس شرکتی ممبر فیک
خانه / مقاله / میراث پهلوانی

میراث پهلوانی

چاپ دوم کتاب “میراث پهلوانی” منتشر شد.

به گزارش خبرنگار بخش کتاب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، “میراث پهلوانی” نوشته‌ی ابراهیم مختاری با پژوهش هدی صابر و ابراهیم مختاری در ۴۷۰ صفحه با شمارگان ۱۲۰۰ نسخه و قیمت ۱۱هزار تومان از سوی نشر چشمه به چاپ رسیده است.

نگاهی به تحول تاریخی سنت پهلوانی، پهلوانان آرمانی و سنتی، چند تن از پهلوانان و پیشکسوتان، آداب زورخانه، مرشدی، چند تن از مرشدان، زورخانه‌داری، چند تن از زورخانه‌داران و چند تن از اسباب‌سازان از جمله فصل‌های مختلف این کتاب هستند.

مختاری در یادداشتی با عنوان «۷۰ سال در انتظار…» درباره این کتاب، که آن را در اختیار ایسنا گذاشته، نوشته است: «سنت پهلوانی، میراث ملی ماست. در اوایل قرن اخیر با تغییر ساختار سنتی جامعه ایرانی نقش “پهلوان” در جامعه ما از میان رفت و سنت پهلوانی هم کارکرد خود را از دست داد، اما زورخانه همچنان به زندگی خود ادامه می‌داد و پهلوان‌های محله در رقابت با هم در زورخانه کشتی می‌گرفتند و مردم هم به تماشا می‌آمدند.

در دهه ۲۰ که تجددگرایی به حوزه ورزش کشور رسید، مدیران دولتی برای راه انداختن کشتی قهرمانی، تا جایی که توانستند، کشتی‌گیران پهلوانی را به تشک کشتی قهرمانی بردند و به آن غنا بخشیدند. اما آسیب از آن‌جا آغاز شد که پهلوان‌ها را واداشتند بیرون از زورخانه کشتی بگیرند و کشتی پهلوانی را از زورخانه جدا کردند. با جداسازی کشتی پهلوانی از زورخانه، شیرازه سنت چندصدساله پهلوانی از هم گسیخته شد و اجرای آیین پهلوانی در زورخانه‌ها معنای خود را از دست داد.

زورخانه که در شکل سنتی خود محل برگزاری کشتی پهلوانی بود، به باشگاهی تبدیل شد که در آن ورزش‌های “مقدماتی” می‌کردند که چون هیچ‌وقت به کشتی – “اصل مطلب” – نمی‌رسید، ازین تاریخ به بعد بود که دیگر مردم محله به زورخانه نمی‌رفتند و زورخانه‌ها تقریبا متروک و پاتوق مردان پیر و یا ورزشکارانی شد که در آن میل‌بازی می‌کردند و چرخ می‌زدند. در پی این جداسازی بود که کشتی پهلوانی بدون ارتباط با محلات تقریبا گم شد و از میان مردم به کلی بیرون رفت و دیگر از آن حتا نامی هم نمانده است و زورخانه‌ها هم ارتباط زنده خود را با مردم محلات – بویژه جوانان – از دست دادند.

در دهه ۷۰ وقتی از “حاج فیلی”، مربی پیشکسوت پهلوانی که زورخانه‌دار و مربی تختی بود، پرسیدم چرا به زورخانه نمی‌رود گفت، زورخانه جای گوشت‌کوب هواکردن شده. کنایه او به میل‌بازی و ورزش‌های مقدماتی کشتی پهلوانی بود که بدون کشتی بی‌معنا و حتا مضحک می‌نمود.

نسل امروزین ما هیچ‌وقت زورخانه و سنت پهلوانی را در “وضعیت اصیل” – که در آن کشتی پهلوانی گرفته می‌شد – ندیده است. زورخانه‌داری اصیل از دهه ۲۰ تقریبا ورافتاد. آن‌چه از آن سال به بعد به عنوان زورخانه و سنت پهلوانی می‌بینیم، “زورخانه‌های بدلی در سنت بدلی پهلوانی” است.

نگاهی به کشتی سنتی “سومو”ی ژاپنی که در شکل اصیل خود توسط ژاپنی‌ها حفظ شده است و توجه مردم علاقه‌مند ژاپن و کشورهای دیگر را به خود جلب می‌کند، عمق فاجعه‌ای را که مدیران دولتی بر سر سنت پهلوانی ایران آوردند، نشان می‌دهد.

پس از انقلاب که توجه به سنت‌ها (پست‌مدرنیسم؟) فراگیر شد، انتظار می‌رفت برای رفع ازهم گسیختگی سنت پهلوانی چاره‌اندیشی شود. اما تا امروز چنین اتفاقی نیفتاده است. مدیران ورزش کشور، آیینی اجتماعی را که به ورزشی سبک و بی‌معنا کاهش داده و تحویل فدراسیون ورزش‌های باستانی شده بود، بی چندوچون پذیرفتند و همچنان در همان مسیر در حال ادامه راه هستند و در طول چند دهه گذشته قدمی برای نجات این سنت ازهم گسسته برنداشتند.

زورخانه یک نهاد کاملا شهری است و اهل سنت پهلوانی همگی از گروه‌های کسبی محلات شهرند. ازین بابت شهرداری و بویژه شهرداری تهران چه بسا بیش‌تر از سازمان ورزشی کشور برای کمک به سنت پهلوانی مسؤولیت داشته باشد. اما کمک‌های شهرداری تاکنون صرف تعمیر “دستشویی”، “دست به آب” و “ساختمان” زورخانه‌ها شده و پیوند کشتی پهلوانی به زورخانه که مشکل اساسی سنت پهلوانی است، هیچ‌گاه در دستور کار شهرداری هم قرار نگرفته است.

هفتاد سال از جداسازی کشتی پهلوانی از زورخانه می‌گذرد و علاقه‌مندان این آیین ملی در انتظار روزی هستند که شهردار تهران با توجه به نقشی که در پشیبانی از نهادهای اجتماعی شهری دارد، با برگرداندن کشتی پهلوانی به زورخانه، این سنت را از وضعیت دوپاره، بی‌معنا و تمسخرآمیزی که به آن تحمیل کرده‌اند، نجات دهد. از یاد نمی‌بریم که موضوع بازسازی سنت پهلوانی در “شکل” آن است که بی‌سببی – و از روی تفسیر غلط تعدادی مدیر ناآشنا به ماهیت یک سنت – از هم گسیخته شد و موضوع احیای سنت نیست که دوره آن سرآمده است.

اما فکر نوشتن کتاب “میراث پهلوانی” با رفتن من به زورخانه‌ها در دهه ۷۰ و دیدن وضعیت اسفبار سنت پهلوانی شکل گرفت. از بخت‌یاری ما بود که در آن هنگام شماری از پیشکسوتان دهه یکم و دوم قرن، که اهل این سنت و جزو این گروه اجتماعی بودند، هنوز زنده بودند. من از تجربه مستندسازی در سینما بهره گرفتم و دیده‌ها و شنیده‌های آنان را ضبط کردم و با حذف زوائد و تکرارها عینا در کتاب “میراث پهلوانی” آورده‌ام. خواننده کتاب بی‌واسطه نویسنده و از “زبان” آنان با چگونگی آن‌چه که در میان قشر پهلوانان، مرشدان و زورخانه‌روها می‌گذشت، روبه‌رو می‌شود. از این بابت کتاب در نوع خود یکه است. در بخش‌های دیگر کتاب تحول سنت پهلوانی (از اویل قرن اخیر تا امروز) و تطور مفهوم پهلوانی – در سه دوره حماسی، سنتی و معاصر – را آورده‌ام».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 + 4 =